از تریاک ناب تا ساقی گلاب؛ داستان احیای لاله زار به همت همایون صنعتی زاده و همسرش
در 120 کیلومتری کرمان منطقه زیبا و خوش و آب و هوایی وجود دارد که سالها پیش یکی از اصلیترین محصولات کشاورزیاش تریاک بود و امروز مهمترین تولید کننده و صادر کننده گل و گلاب کشور است. منطقهای که با گذشت زمان گل را جایگزین تریاک کرد.
اما صحبت از کجاست؟
محلیها اینطور از نامش میگویند «در گذشته بعد از بارانهای بهاری لالههای زیبایی میروییدند و زمینها را پر میکردند و اسم اینجا شد لاله زار.»
لاله زار جاذبههای گردشگری فراوانی دارد و هر ساله جهانگردان بسیاری از سراسر دنیا برای تماشای شگفتیهای آن به استان کرمان سفر میکنند. اما چیزی که لاله زار را متفاوت از سایر مناطق گردشگری کردهاست، دشتهای پوشیده از گلهای محمدی هستند.
مرغوبترین گلهای محمدی ایران و جهان در لاله زار کشت میشوند و بسیاری از کارخانههای تولید عطر و ادکلن سازی دنیا برای تولید محصولاتشان از گلهای این ناحیه بهره میبرند. از این رو این منطقه سهم عمده و مهمی در صادرات گل و گلاب ایران به سایر نقاط دنیا را دارد.
اما چه اتفاقی افتاد که مزارع لاله زار از کشت تریاک به گل محمدی رسیدند؟
پیوند لاله زار و صنعتی زاده ها
داستان گل محمدی و لاله زار با نام همایون صنعتی زاده و همسرش شهین دخت سرلتی گره خوردهاست.
صنعتی زاده نویسنده، پژوهشگر و کارآفرین کرمانی و همین طور پایه گذار انتشارات فراکلین در ایران بود. علاوه بر اینها تاسیس چاپخانه افست، تاسیس کاغذ سازی پاریس، تاسیس شرکت رطب زهره و ترجمه و تالیف نزدیک به 30 عنوان کتاب از دیگر فعالیتهای مهم وی به شمار میروند.
او بعد از فوت پدرش وارث و مدیر پرورشگاهی شد که توسط پدربزرگش، علی اکبر صنعتی زاده در سال 1318 تاسیس شده بود. این پرورشگاه که افراد موفق بسیاری را تحویل جامعه داده به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
همایون بعدها با شهین دخت سرلتی ازدواج کرد و این دو با هم داستان زیبای پیوند لاله زار و گل محمدی را رقم زدند.
قصه از کجا شروع شد؟
اواسط دهه پنجاه بود که صنعتی زاده بعد از کناره گرفتن از کارهای دولتی شروع به کاشت گل در زمینهای پدریاش در لاله زار کرد. او و همسرش شهین دخت کم کم متوجه تفاوت محسوس گیاهان این محل با زمینهای اطراف شدند. آنها بعد از انجام آزمایشهای متعدد به این نتیجه رسیدند که گیاهانی که در لاله زار کشت میشوند خوش عطرتر و خوش طعمتر از مناطق دیگر هستند. همین نکته جرقهی کاشت گیاهان معطر را در ذهن آنها روشن کرد.
صنعتی زاده در این خصوص میگوید:
«من و همسرم وقتی متوجه شدیم در این محل گیاهان بیش از حد معمول بو دارند، با خودمان گفتیم اصلا بیا بو درست کنیم ببینیم چطور میشود»
اما در آن زمان لاله زار محل کاشت تریاک بود و متداول نبود که کشاورزان محصولی تولید کنند که احتیاجی به آن نداشته باشند. علاوه بر اینها اکثر مردم آن منطقه با کاشت گل مخالف بودند و کشاورزان به صنعتی زاده و همسرش توصیه میکردند به جای گلاب همان تریاک را پرورش دهند.
با وجود این مشکلات همایون صنعتی زاده و شهین دخت سرلتی تصمیم خودشان را گرفته بودند. آن ها کاشت گل در مزارع شان را آغاز کردند.
و این شروع داستان گل محمدی و لاله زار بود.
بانوی گل و گلاب
همایون و شهین با یاری هم گل پرورش میدادند و گلاب گرفته شده را به بازار تهران میفرستادند و به این ترتیب بود که کارگاه کوچک گل و گلاب زهرا در سال 1356 متولد شد.
اما کمی بعد با وقوع انقلاب، همایون صنعتی زاده بازداشت میشود و مدتی را در زندان سپری میکند. در این مدت شهین دخت به تنهایی کارگاه گلاب زهرا را سرپا نگه میدارد و با امکانات محدود به کار خود ادامه میدهد. سرلتی علاوه بر این، به ازدواج و تحصیل بچه های پرورشگاه صنعتی نیز رسیدگی و کمک میکرد.
نقش پررنگ و بسزایی که او در توسعه کارگاه گلاب زهرا و همین طور کشت گل محمدی در ایران داشت، باعث شد در میان اهالی لاله زار «بانوی گل و گلاب» لقب بگیرد.
همایون صنعتی زاده در مستندی که سال 1387 با نام «بانوی گل سرخ» و در ستایش شهین دخت منتشر شده، میگوید:
«در تمام مدتی که در زندان بودم زهرا خانم گلاب زهرا را تک و تنها پیش می برد و اگر امروز گلاب زهرایی وجود دارد معمارش خانم صنعتی بوده»
شهین دخت سرلتی امروز به عنوان یکی از مهمترین بانوان کارآفرین ایرانی شناخته میشود.
گل ها و صنعتی زاده تسلیم نشدند
اما در مدتی که همایون در زندان به سر میبرد کشاورزان منطقه از آبیاری زمینهای وی جلوگیری میکنند وعلیرغم پیگیریها و تلاشهای شهین دخت مزارع آنها مدت زمان طولانی آبیاری نمیشوند.
وقتی همه انتظار داشتند سرنوشت گلهای لاله زار رو به نابودی برود اتفاق عجیبی افتاد. گلهای محمدی با وجود این بیآبی از بین نرفتند و به رشد خود ادامه دادند.
این اتفاق مهم، توجه کشاورزان منطقه را به خود جلب کرد و باعث شد علاوه بر صنعتی زاده و همسرش بقیه مردم منطقه نیز به کاشت گل محمدی رو بیاورند.
حالا شکل لاله زار داشت متحول میشد.
شکل گیری کارخانه بزرگ گل و گلاب زهرا
کم کم کارگاه کوچک زهرا نیز با گذشت زمان به کارخانه بزرگی تبدیل شد که در تمام بخشهای آن اهالی محلی مشغول به کار بودند. این کارخانه در سال ۱۳۷۴ از حالت سنتی به صنعتی تغییر پیدا کرد و اولین گواهینامه ارگانیک تولید گلاب و روغن گل را از انجمن خاک انگلستان دریافت کرد.
یکی از مهمترین ویژگیهای کارخانه صنعتی زاده حمایت از بچههای پرورشگاه بزرگ صنعتی کرمان بود. صنعتی زاده از کارخانه خود برای اشتغال بچههای پرورشگاه بهره میبرد و همواره تاکید داشت اولویت با این افراد است.
در حال حاضر کارخانه گل و گلاب زهرا یکی از پیشرفتهترین کارخانههای صنعتی دنیا و بزرگترین واحد تولید عرقیات گیاهی خاورمیانه است که در طول کاشت، داشت و برداشت مطلقا از هیچ افزودنی شیمیایی مثل سم، کود و آفت کش یا حشره کش استفاده نمیکند.
لاله زار، کانون گل و گلاب ایران
با تولد گلهای محمدی و شکل گیری گلاب زهرا، کم کم لاله زار به یکی از مهمترین تولید کننده های گل و گلاب ایران تبدیل شد.
امروزه 5 درصد از روغن گل جهان در این منطقه تولید میشود و گیاهان دارویی بسیاری از جمله بومادران، زعفران، آویشن، کلپوره، و گل گاو زبان در آن جا یافت میشوند. شغل اکثر مردم لاله زار پرورش گل محمدی و تولید گلاب است و درآمد اصلی آنها از این راه تامین میشود.
منطقهای که تریاک اصلیترین محصول کشاورزیاش بود، طی یک ماجرای پر فراز و نشیب به دشتهای زیبای گل محمدی رسید و حالا نام مزارع لاله زار با گل و گلاب پیوند خوردهاست.
5 دیدگاه در “از تریاک ناب تا ساقی گلاب؛ داستان احیای لاله زار به همت همایون صنعتی زاده و همسرش”
چقددددد داستان جالبی بود اولین بار بود این ماجرا رو شنیدم اسم صنعتی زاده زیاد به گوشم خورده بود ولی نمیدونستم همچین حرکت بزرگی زده دم شما گرم
کلا گل محمدی لاله زار خیلی معروفه من از گلاب کاشان بیشتر می پسندمش
چقدر جالب بود واقعا
چه داستان عجیبی داشته
دمشون گرم
دم مالمو هم گرم بابت این وبلاگ
عالی
توی این داستان هنر استادانهی خانم شهیندختر سرلتی و پایداریشون مو به تن آدم سیخ میکنه
« آفرین به این زور و آفرین به این بازو»