ماجرای چالش گز بلداجی و سفر به بلداجی
در بین سوغاتی های خوشمزه ی ایران، گز همیشه جزو اولین هاست. یکی از نوستالژیک ترین خاطرات ما در کودکی به آن تکه گزی که با لذت تمام مزه اش می کردیم و دوست داشتیم دیرتر تموم بشه بر می گرده، چون می دونستیم به زودی دوباره خبری ازش نخواهد بود! با این مقدمه باید بریم سراغ گز بلداجی.
حالا که از چرخش روزگار، سروکارمون با فروش سوغات شده، پیدا کردن سوغاتی های شهر های مختلف هم جزیی از زندگی ما شده.
گز برای همه با نام اصفهان عجین شده و تاریخ هم گواه این واقعیته. با این حال، شهرهای دیگه ای هم هستند که تو این صنعت خیلی فعال هستن. امروز شاید بتونیم بگیم بلداجی، تنها شهر ایرانه که کسب و کار اصلی مردمش و شهرت جهانی اش با اسم گز عجین شده. یه جورایی باید بگیم که در حال حاضر سرنوشت گز به بلداجی و بلداجی به گز گرده خورده.
چالش مالمو در تامین گز
واقعیت اینه که ما در مالمو یه چالش جدی در تامین گز داشتیم و این چالش به حاشیه سود گز برای کسب و کار ما مربوط بود، برندهای مطرح گز اصفهان محصولات خودشون رو با حاشیه سود کمی به ما می فروشن و این باعث میشه که دست ما برای ارائه تخفیف به مشتری خالی و سود حاصل از فروش گز هم توجیهش رو برامون از دست بده. این شد که تصمیم گرفتیم به یکی از شهرهای مهم در تولید گز سفر کنیم که کمتر کسی اسمش رو شنیده و یا به اونجا سر زده ؛ بلداجی شهری در استان چهار محال و بختیاری. البته اینم بگیم که دغدغه ما صرفا اقتصادی نبود و دوست داریم در مالمو کسب و کارهای مختلف حوزه سوغات رو از شهرهای دور و نزدیک ایران گرد هم جمع کنیم و رونقی به کسب و کارهای کمتر شناخته شده بدیم و این رو به عنوان مسئولیت اجتماعی خودمون یعنی احیاء سوغات ایران تعریف کردیم.
ضمن اینکه تنوع محصول به مخاطبین هم حق انتخاب بیشتری رو میده که یه مزیت به حساب میاد.
چند گز تا گز!
ما برای غنا بخشیدن به گنجینه ی سوغاتی ها و توسعه محصولات مون، راهی بلداجی شدیم و شهرها رو یک به یک گز کردیم تا به اونجا برسیم. شب رو در شهرکرد زیبا و تمیز و در مهمانسرای ارگ کیان سپری کردیم و فرداش رفتیم به سمت بلداجی، شهری که هویتی وابسته به یک سوغات جذاب داره. جایی که پر بود از کارگاه ها و مغازه های تولید و فروش گز در طعم ها، انواع و شکلهای مختلف.
گویی این جا پایتخت گز دنیاست و ما برای یافتن گزهایی جدید، پس از آن که آسمان پیموده ایم، اکنون زمین را گز کرده ایم.
از بلداجی تا تفت
ما چندین فروشگاه، کارگاه و کارخونه رو سر زدیم، محصولات رو دیدیم، خط تولید ها رو دیدیم، بسته بندی ها رو چک کردیم، برای خرید و فروش محصولاتشون با تولیدکننده ها صحبت کردیم، درد دلهاشون رو گوش کردیم، گز خوردیم و گپ زدیم. در نهایت خسته و کوفته بار و بندیلمون رو جمع کردیم و راهی یزد شدیم. شب رو در باغ صدری (نمیر) تفت گدروندیم و قدری خستگی در کردیم و روز بعد راهی تهران شدیم.
چالشی که چال شد!
بعد از این سفر و بررسی محصولات و همکاری تامین کنندگان و … تصمیم گرفتیم که با دو تولید کننده ای که صحبت کرده بودیم شروع همکاری داشته باشیم. یکی برای فروش گز که این محصول رو به سبد سوغاتی هامون اضافه کردیم و باید ببینیم که فروشش موفقیت آمیز خواهد بود یا نه و دیگری برای فروش پشمک. یه تولید کننده پشمک هم پیدا کردیم که این محصول رو در طعم های مختلف تولید می کرد و ما تصمیم گرفته بودیم که محصولاتش رو به سبد سوغاتی هامون اضافه کنیم.
ما و چالش بعد از خرید
با این سفر ما احتمالا موفق شدیم چالش حاشیه سود رو تا حد زیادی حل کنیم اما مشکل اینجاست که برندهای گز بلداجی کمتر شناخته شده هستن و جا انداختن این محصول در رقابت با برند های گز اصفهان کار ساده ای نیست. حتما چالش های زیادی خواهیم داشت اما برنامه هایی برای توسعه بازارش در نظر داریم. بعدا شاید این مطلب رو آپدیت کردیم و در این مورد و تجربه مون بیشتر باهاتون گپ زدیم!